1.رستگاری در شاوشنگ
رستگاری در شاوشنک فیلمی آمریکایی در ژانر درام به نویسندگی و کارگردانی فرانک دارابونت و بر پایهٔ رمان کوتاه ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک (۱۹۸۲) نوشتهٔ استیون کینگ است که در سال ۱۹۹۴ منتشر شد. این فیلم داستان بانکداری به نام اندی دوفرین (تیم رابینز) را روایت میکند که بهدلیل قتل همسرش با معشوقهاش، علیرغم ادعای بیگناهی به حبس ابد در بازداشتگاه شاوشنک محکوم میشود...
2.در جستجوی خوشبختی
این فیلم داستان واقعی کریس گاردنر سیاه پوست، خرده فروش اسکنرهای پزشکی در سال ۱۹۸۱ است که به همراه لیندا و پسر کوچکش، کریستوفر، در سانفرانسیسکو زندگی بسیار سختی دارند. وضع مالی کریس بسیار بد است. او که توانایی پرداخت اجاره خود را ندارد، صاحبخانهاش بیرونش کرده و از این رو لیندا نیز او را ترک میکند. کریس که هم باید پدر خوبی باشد و هم خرج کریستوفر را تأمین کند، دچار مشکل شده است. کریس سعی میکند در شرکتی استخدام شود و از سویی باید کریستوفر را حفظ کند؛ مبارزه سختی برای زندگی کردن پیش روی کریس قرار دارد...
3.این زندگی فوق العاده ست.
جرج بیلی (جیمز استیوارت) مرد مهربان و مردمدوستی است که پس از ورشکست شدن تصمیم به خودکشی میگیرد؛ اما فرشتهای به نام کلارنس مأمور میشود به روی زمین برود و زندگی او را نجات بدهد….
4.فارست گامپ
فیلم آمریکایی در ژانر کمدی-درام، به کارگردانی رابرت زمکیس محصول سال ۱۹۹۴ پارامونت پیکچرز است. فیلم برپایهٔ رمانی به همین نام که توسط وینستون گروم در سال ۱۹۸۶ نوشته شده بود ساخته شدهاست و در آن بازیگرانی چون تام هنکس، رابین رایت، گری سینایس، میکلتی ویلیامسون و سالی فیلد حضور دارند. این داستان چندین دهه از زندگی فارست گامپ (با بازی تام هنکس) را نشان میدهد، مردی کند ذهن اما مهربان از آلاباما که شاهد چندین رویداد تاریخی مشخص در ایالات متحده در سده بیستم است و ناخواسته بر آنها تأثیر میگذارد. این شایان ذکر است که این فیلم تفاوتهای اساسی با رمان دارد...
5.ماهی بزرگ
ویل بلوم که سالها با پدر خود، ادوارد بلوم قطع رابطه کردهاست، خبردار میشود که پدر از یک بیماری ناعلاج رنج میبرد. ویل به زادگاه خود آلاباما بر میگردد و پس از ارتباط با کسانی که زمانی به پدرش نزدیک بودهاند با زوایای جدیدی از زندگی پدر خود آشنا میشود. ادوارد بلوم که وقایع اتفاق افتاده زندگی خود را به صورت داستانهای تخیلی برای اطرافیان خود تعریف میکند باعث میشود ویل بلوم پدر خود را یک دروغگو بداند و برای اثبات حرف خود و آشنا شدن با زندگی واقعی پدر خود شروع به جستجو در اسناد گذشته و دوستان قدیمی پدر میکند...
6. سه احمق
فرهان، راجو، رانچو و چاتور در یک دانشگاه مهندسی درس میخواندهاند. چاتور ده سال قبل در زمان دانشجویی به آنها گفته بود که پس از ده سال در دانشگاه همدیگر را ببینند و بفهمند چه کسی موفق تر است. اما فرهان و راجو که دوستان صمیمی رانچو بودهاند نمیدانند او کجاست و سالهاست او را ندیدهاند؛ بنابراین به دنبال آدرسی که چاتور داده هر سه به دنبال رانچو میروند و فیلم به عقب بازمیگردد...
7.باشگاه مشت زنی
شخصیت اصلی فیلم جوان بینامی است که به عنوان راوی شناخته میشود. راوی زندگی غیرعادی و عجیبی دارد. او به مدت شش ماه است که به بیماری بیخوابی مبتلا شدهاست و زندگیش تبدیل به لحظاتی تکراری و پوچ شدهاست. راوی برای درمان بیخوابیاش به دکتر مراجعه میکند؛ اما دکتر علیرغم اصرار زیاد دارویی به او نمیدهد و به جای آن پیشنهاد میدهد که به کلاسهای شبانه برود و ...
8. هفت سامورایی
اهالی یک روستا که به خاطر حملهٔ راهزنها، به فلاکت و تنگدستی افتادهاند تنها راه چاره را در پیدا کردن چند سامورایی برای محافظت از روستا در برابر غارت راهزنان میبینند. چند نفر از اهالی بدین منظور راهی شهر میشوند و پس از تلاش فراوان و چند بار شنیدن جواب رد، موفق میشوند یک سامورایی با اخلاق به نام کامبِئی شیمادا را پیدا کنند. او وقتی میفهمد که دستمزدش فقط روزانه سه وعده برنج به عنوان غذاست، از این کار منصرف میشود اما با دیدن فلاکت روستاییان دلش برای آنها میسوزد و تصمیم به یاری آنها میگیرد....
9.شجاع دل
ویلیام والاس در سال ۱۲۷۶ در روستای ایرشایر در اسکاتلند به دنیا آمد در آن روزها شاه الکساندر سوم بیش از ۲۰ سال بود که بر این سرزمین فرمانروایی میکرد. سبک و سیاق او در فرمانروایی به گونهای بود که ثبات اقتصادی و صلح را برقرار و سلطه طلبی همیشگی انگلیسیها را به راحتی دفع کرده بود. در سال ۱۲۸۶ الکساندر در حین سوارکاری از اسبش به زمین افتاد و جان سپرد و بزرگان اسکاتلند، نوه ۴ ساله او به نام «مارگارت» -که امروز از او با عنوان «بانوی نروژ» یاد میشود را به عنوان ملکه اسکاتلند اعلام کردند و مقرر شد تا رسیدن او به سن قانونی مشاورین پدربزرگ فقیدش اداره مملکت را به عهده گیرند....
10.مناظره کنندگان بزرگ
داستان فیلم پیرامون ماجرای یک گروه مناظرهکنندهٔ کالج وایلی در سال ۱۹۳۵ شکل میگیرد که یک مؤسسهٔ آموزشی سیاهپوستان در مارشال است. ملوین تولسن (با بازی دنزل واشنگتن) سرپرست این گروه است؛ شخصیتی نیکوکار، نترس و خودرأی که فعالیتهای تُند سیاسی نیز دارد. گروه مناظرههای نفسگیری با تیمهای مناظرهکنندهٔ دانشگاههای دیگر برگزار میکند و در این مسیر توجه بیننده را به سمت مشکلات، تبعیضها و ظلمها علیه سیاهپوستان در آن دوره جلب میکند. اوج این مناظرهها مناظرهای با تیم دانشگاه هاروارد با موضوع «نافرمانی مدنی مسالمتآمیز درمقابل حاکمیت قانون» است...